ازدواج، ملاك ها و ارزش ها از دیدگاه امام خمینی
از آن رو كه اولین گام برای تشكیل خانواده ای سالم و سعادتمند، ازدواج است و در تحلیل مسائل مربوط به خانواده، ملاك ها و معیارهای صحیح در ازدواج همواره مورد نظر بوده و هست؛ به سیره عملی امام در ازدواج می پردازیم. حضرت امام در مورد انتخاب همسر آینده خویش چنین می گوید:
" من نمی خواهم از خمین همسر بگیرم، چون می خواهم كفو خودم باشد. اگر خودم درس می خوانم، می خواهم همسری بگیرم كه هم فكر من باشد. در نتیجه باید از قم زن بگیرم و از خانواده روحانی و هم شأن خودم."
با اندك تامل و دقت در سخن حضرت امام در می یابیم كه " كفویّت" و " هم شأنی"، در ازدواج شرط مهم و اساسی است و چون دامنه تعریف این واژه بسیار وسیع و گسترده است، افراد با دیدگاه های خاص خود آن را تفسیر می كنند. در بسیاری از مجتمع های آموزشی كه جوانان ما مشغول تحصیل اند و موقعیت های مناسبی برای ازدواج آنان فراهم می گردد، با كمال تأسف می بینیم به علت فهم نادرست از واژه " كفو" مبنای اصلی در پذیرش خواستگاران بسیار متفاوت است و گاه با این برداشت های اشتباه، زندگی را بر پایه های سست و ناپایدار بنا می كنند.
به نظر می رسد در جامعه كنونی ما برای واژه "كفو"، معانی زیر در نظر گرفته شده است:
الف) همشهری بودن عروس و داماد؛
ب) همدرس بودن یا وجود مدرك تحصیلی برای هر دو؛
ج) هم شأن بودن در مادیات و شغل پدران؛ به عبارت دیگر زندگی دختر و پسر در یك سطح مادی باشد؛
د) هم شأن بودن از نظر زیبایی های ظاهری دو طرف و نزدیك بودن سن دختر و پسر؛
البته موارد دیگری نیز وجود دارد كه به علت رعایت اختصار از شرح آنها می گذریم. اگر به منبع و سرچشمه اصلی این تعاریف رجوع كنیم، جز نیك انگاری های عرفی چیز دیگری نخواهیم دید. آنان آن گاه كه در مقام استدلال بر می آیند، می گویند: فلانی با همسرش خیلی تفاوت سنی داشت و چنان شد یا اختلاف سطح زندگی مادی باعث جدایی در زندگی فلان فرد شد و...!
به راستی آیا بهتر نیست بگذاریم واژه هایی با این عظمت را اهل علم ، و خبره های زمان تفسیر كنند، تا در دام قصه ها و داستان های مصنوعی گرفتار نشده، به واقعیات جامعه رو آوریم؟! امام با توجه به این سخن، "كفو" را این گونه معنا می كنند:
كفو و هم شأن هركسی آن است كه از نظر معنوی و اعتقادی با او در یك سطح باشد، یا حداقل تفاوت كمتری داشته باشد. انسانی كه شیفته علم است، كفو او كسی است كه به علم احترام گذارد و طلب علم را دوست داشته باشد و از یك خانواده علمی و روحانی باشد. در واقع همشهری بودن، هم شكل بودن و در یك سطح مادی قرار داشتن، به هیچ وجه منظور امام نبوده است. اگر چه كم بودن اختلاف سنی در ازدواج همواره مطرح بوده است، ولی حضرت امام كه خود در هنگام ازدواج 28 ساله بوده و همسر بزرگوارشان در آن زمان15 سال بیشتر نداشته اند، در عمل، این شرط را خیلی اساسی ندانسته اند، زیرا در كنار این اختلاف سنی، نزدیكی روحی و معنوی وجود داشته است كه تفاوت سنی، تحت الشعاع آن قرارمی گیرد.
به نظر می رسد امام پیام بزرگی برای نسل جوان ما دارد و آن این است كه :
اگر انسان روح بلندی داشته باشد و افق فكری او وسیع بوده، بینش و بصیرت حقیقی در وجود او باشد، به یقین موانع و شكاف های سطحی را كنار زده، به سعادت واقعی دست خواهد یافت.
نكته دیگر كه در ازدواج مورد نظر امام بوده است، خانواده همسرآینده ایشان است.امام می فرماید:" می خواهم از خانواده روحانی و هم شأن خودم باشند." به واقع این یك ارزش است، زیرا هر فردی پس از ازدواج با خانواده همسر خویش معاشرت خواهد داشت و در این ارتباط ها آنچه می تواند زمینه مناسب و شایسته ای برای حفظ حدود و حرمت ها و حتی استفاده از فرصت ها فراهم آورد، نزدیك بودن افق فكری، معنوی و اعتقادی است.
حاصل كلام این كه در ازدواج آن چه بیش از هر چیز مد نظر امام بوده، روح انسان ها و معنویات و اعتقادات آن هاست. اصالت خانوادگی نیز در نظر ایشان بسیار ارزشمند است.
یكی از فرزندان امام در همین زمینه می گوید:
" خانم، ( همسرامام) تا كلاس نهم یعنی سیكل، درس خوانده بودند كه به عقد ازدواج حضرت امام در آمدند، ولی در عین حال نزد امام درس عربی می خواندند و تا وقتی كه پنجمین فرزند را به دنیا آوردند، مشغول درس خواندن نزد امام بودند." این كار سترگ بر پایه های مستحكم همان معیارهای امام بنا شده است.
حضرت امام در زمینه كسب علم برای بانوان قدم های بسیار مهمی برداشته است و به واقع ، حقوق فراموش شده زن را كه 1400 سال پیش توسط رسول رحمت، حضرت محمد(ص)، احیا شده بود، در قرن بیستم با روشنگری و روشن بینی بار دیگر به زن باز گرداند.
امام در مورد انتخاب همسر برای فرزندان خود همواره برخانواده تأكید فراوان داشته، می گفتند:
" خانواده ها باید هم مسلك باشند، سنخیت داشته باشند و مؤمن و متعهد باشند."
البته به گفته فرزندانشان در ازدواج آنان، رضایت دختر یا پسر شرط بود و در صورتی كه دختر ایشان علی رغم تأیید صلاحیت داماد ، خواستگاری وی را رد می كرد، امام نیز رد می كردند.
اكنون كه با چگونگی انتخاب همسر از منظر امام آگاه شدیم، چند نكته ضروری را كه از پیامدهای انتخاب و ازدواج است، فهرست وار مطرح می كنیم. یكی از مسائل مهم پس از خواستگاری، برپایی مراسم عقد و عروسی و دیگر مسائل مربوط به آن است.
فرزند امام دراین باره می گوید:" در مراسم ازدواج فرزندانشان، هم عقد می گرفتند و هم عروسی. البته خیلی مختصر و معمولی. نسبت به نوه هایشان چون بعد از انقلاب بود، خیلی ساده برگزار می كردند."
با توجه به این كه اسلام دینی همه جانبه بوده، هرگز به مسائل، نگرش یك سویه ندارد، دستورها و تعالیم اسلامی همواره به گونه ای متعادل و مطابق با فطرت وعقل بشری وضع شده است و همان گونه كه مكتب ما برای مسائل اخروی و معنوی اهمیت فراوانی قایل است؛ امور دنیوی را هم در صورتی كه ضایع كننده آخرت نباشد، مورد نظر قرار داده ، شادكامی و سعادت دنیوی و اخروی را با هم عجین كرده است.
سیره عملی امام درباره جشن ازدواج فرزندانشان ، با موازین دینی مطابقت كامل داشت . نكته قابل توجه این است كه هم از تحجّر و مقدس مآبی، و هم از تجملات واسراف، پرهیز كرده و این امر الهی را به بهترین صورت انجام داده اند. اقتضای زمان و توجه به مشكلات اقتصادی جامعه از دور اندیشی ها و واقع نگری های این بزرگمرد الهی است كه هماره برای نسل های امروز و فردا به عنوان الگویی كامل خواهد بود. در تهیه جهیزیه نیز امام همواره تعادل و شأن را در نظر می گرفتند.
خانواده، بنیانی آسمانی
اكنون كه گام نخست در تشكیل خانواده، مورد بررسی قرار گرفت، به سیره عملی امام درباره افراد خانواده می پردازیم و به عنوان مقدمه، بخشی از سخنان آسمانی این مرد الهی را در باره اهمیت خانواده از نظر گذرانده، سپس به برخوردهای شخصی و جزئی او می پردازیم، تا از سفره هدایتش توشه ای برگیریم.
همسر شهید محلاتی به نقل از همسر بزرگوارخود می گوید:
"... امروز حضرت امام در درس فرمودند كه طلبه های متأهل نباید شب ها مطالعه كنند، بلكه شب ها را به رسیدن به امور منزل و رسیدگی به زن و فرزند گذرانده، سحرها را به مطالعه اختصاص دهند."
توجه فراوان امام به حقوق زن و فرزند در این نكته اخلاقی كاملاً هویداست. قداست خانواده از دیدگاه ایشان در جای جای زندگی خانوادگی و نصایح ایشان به دیگران بسیار قابل تحسین است. امام در وصیت نامه خود به یادگار خویش می نویسد:
"... حقوق بسیار مادرها را نه می توان شمرد و نه می توان به حق ادا كرد. یك شب مادر نسبت به فرزندش از سال ها عمر پدر متعهد، ارزنده تر است."
و نیز در جای دیگر می فرماید:
" و به احمد، پسرم، وصیت می كنم كه با ارحام و اقربای خود خصوصاً خواهران و برادر و خواهرزادگان با مهر و محبت و صلح و صفا و ایثار و مراعات رفتار كند و به همه فرزندانم وصیت می كنم كه باهم یكدل و یك جهت باشند."
سخنان و آموزه های گفتاری حضرت امام درباره خانواده فراوان است و پرداختن به آنها نیاز به زمان بیشتری دارد. و از آن رو كه ما به بررسی شیوه های عملی و رفتاری در زندگی ایشان می پردازیم، از نقل سخنان امام صرف نظر كرده، سیره های عملی ایشان را در این مورد بیان می كنیم.
هسته اصلی هر خانواده را مرد و زن تشكیل می دهند و برای دستیابی به گوهرهایی كه در صدف وجود حضرت امام بوده است، باید به مقام همسر و زن در دیدگاه ایشان توجه كرده، رفتارهای این اسوه الهی را به عنوان الگویی از انسان كامل در افق پایین تر از معصوم به جهانیان ارائه داد.